کیچ تا خزنده: شهر لهستانی دیگر از گذشته شوروی (یا راسپوتین) لذت نمی برد

BORNE SULINOWO، لهستان – در جنگلی انبوه، احاطه شده توسط دریاچه‌های روشن و عاری از جنایات خشونت‌آمیز، شهر بورن سولینوو در شمال غربی لهستان جذابیت انکارناپذیری دارد – به جز ارواح در هر خیابان خلوت نازی و سپس سربازان شوروی. که آن را ساخته.

این شهر که در سه دهه گذشته توسط لهستان اداره می شد، قبل از جنگ جهانی دوم توسط آلمان و بخشی از آن کنترل می شد. در سال 1945 توسط ارتش سرخ تصرف شد. و تا سال 1992 توسط نیروهای مسکو اشغال شد. برای مدتی، طرف تاریک خود را در آغوش گرفت و مشتاق جذب بازدیدکنندگان و پول به یک منطقه متروک و سابقاً ممنوع بود که آنقدر مخفی بود که در نقشه ها ظاهر نمی شد.

بازگردانان نظامی، از جمله علاقه مندان از آلمان و روسیه، هر ساله با پوشیدن لباس های شوروی و نازی که نمایش عمومی در آلمان ممنوع است، برای برپایی رژه به آنجا می رفتند.

یک تاجر لهستانی هتل روسیه را افتتاح کرد و آن را با عکس هایی از خود و یکی از دوستانش که لباس نظامی روسی پوشیده بودند و با بنرهای دوران کمونیستی که با تصاویر لنین گلدوزی شده بود تزئین کرد. سرمایه‌گذاری‌های دیگر او در شهر شامل کافه‌ای به نام راسپوتین و رویدادهای شرکتی با مضمون روسیه بود.

تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین همه اینها را متوقف کرد. کیچ به طرز توهین آمیزی وحشتناک شد.

Monika Konieczna-Pilszek، مدیر هتل روسیه و دختر موسس آن، گفت: “همه چیز خیلی سریع تغییر کرد.” او گفت که بررسی های آنلاین ناگهان از “نظر دادن در مورد غذای ما به صحبت در مورد سوختن ما” تبدیل شد.

او به پدرش گفت که باید نام را تغییر دهند. او گفت: “به جای جذب مردم، آنها را دفع می کرد.” این مسافرخانه اکنون مهمانخانه Borne Sulinowo نامیده می شود. یک بنر بزرگ اتحاد جماهیر شوروی که در راهروی کنار رستورانش آویزان شده بود، گرد شده و لنین دیگر دیده نمی شود.

خانم Koniecnza-Pilszek گفت: “این روزها هیچ کس نمی خواهد روسیه را به یاد بیاورد.”

داریوش تدرکو، یک مقام محلی که مسئول ترویج این شهر است، ابراز تاسف کرد که جنگ در اوکراین “همه چیز را وارونه کرده است.” او گفت که بازگردان های نظامی دیگر مورد استقبال قرار نمی گیرند. روس ها به هر حال به دلیل ممنوعیت دولت نتوانستند بیایند.

او در تلاش برای جذب لهستانی‌ها و اروپایی‌های غربی بیشتر، اکنون جذابیت‌های کمتر محرک شهر را تبلیغ می‌کند. او با تکان دادن بروشوری حاوی تصاویر مسیرهای پیاده روی و گل های وحشی گفت: «ما هدرهای زیبای زیادی داریم.

اما او دلتنگ روزهای قبل از جنگ است که روسیه «آنقدر حساس نبود» و بورن سولینوو مجبور نبود از چیزی که آن را از مکان‌های بی‌شماری دیگر در لهستان که مناظر دلپذیر و گل‌های زیبا را ارائه می‌دهند متمایز می‌کند، شرمنده شود.

او گفت که هنوز با سربازان بازنشسته روس در تماس است، از جمله یکی که اکنون در کرملین کار می کند، که در طول جنگ سرد در اینجا خدمت می کرد و به طور منظم برای سفرهای خود به خط حافظه بازمی گشت.

بر خلاف بسیاری از لهستانی ها، ساکنان بورن سولینوو اغلب خصومت شخصی کمی با روس ها دارند. آنها از خونریزی در اوکراین وحشت دارند اما رئیس جمهور روسیه، ولادیمیر وی. پوتین را مقصر می دانند.

در دوران اتحاد جماهیر شوروی، این شهر – محل زندگی بیش از 10000 سرباز گروه نیروهای شمالی – برای خودش دنیایی بود که از نقشه‌ها و محدودیت‌های لهستانی‌ها بدون گذرنامه ورودی خاص پاک شده بود، اگرچه بسیاری هنوز مخفیانه برای خرید غذا و ودکا به آنجا می‌رفتند. .

رناتا اسمورلو، پرستاری که در یک شهر لهستانی در نزدیکی منطقه شوروی بزرگ شد و پس از خروج روس‌ها به همراه خانواده‌اش به بورن سولینوو نقل مکان کرد، جوانی بی‌خیال را به یاد آورد که با دوستانش برای بازدید از مغازه‌های شهر از پاسگاه‌های نظامی دوچرخه‌سواری می‌کردند. آنها ارز لهستانی را می پذیرفتند، اما با تدارکاتی از مسکو برای افسران شوروی، کالاهای بیشتری نسبت به کالاهای لهستانی داشتند.

او به یاد می آورد: «روس ها افراد بزرگی بودند.

زمانی که این شهر بخشی از آلمان بود، هیتلر از آنجا دیدن کرد و در سال 1938 با قطار وارد شد تا جایی که در آن زمان یک زمین آموزشی مخفی نظامی بود، در جنگل ایجاد شده بود تا فرماندهان نازی بتوانند مخفیانه تاکتیک‌های حمله رعد اسا را ​​که فقط یک سال بعد، انجام می‌شد، تمرین کنند. لهستان و سپس بقیه اروپا را وارد جنگ جهانی دوم کنند.

داریوش چرنیاوسکی، معلم سابقی که مدت کوتاهی پس از عقب نشینی آخرین روس ها به بورن سولینوو نقل مکان کرد، می گوید: «اگر فقط به درختان و ساختمان ها نگاه کنید، همه چیز اینجا خوب به نظر می رسد، اما اگر تاریخچه این مکان را بدانید، پوست شما را می خزد. بیرون آنها یک شهر ارواح با پادگان های خالی و فرسوده، میدان های تیراندازی ناگهانی ساکت و زمین های پر از خطوط تانک را ترک کردند.

پس از یک سال تحت کنترل ارتش لهستان، Borne Sulinowo در سال 1993 به عنوان یک شهر دیگر لهستانی، که توسط چند پیشگام اولیه مانند آقای Czerniawski در آن ساکن بودند، دوباره روی نقشه ها ظاهر شد. او به یاد می آورد: «آنقدر ساکت بود، می خواستم فریاد بزنم. “سکوت و پوچی وحشتناک بود.”

با گذشت زمان، لهستانی‌های بیشتری وارد شدند که جذب مسکن ارزان قیمت و فرصتی برای شروعی تازه شدند. این شهر در حال حاضر نزدیک به 5000 ساکن در طول سال و تعداد بیشتری از مردم در طول تابستان دارد. هنوز احساس پوچی و انزوا می کند.

جاده اصلی – خیابان آدولف هیتلر در دوره نازی ها و خیابان استالین پس از سال 1945 – اکنون خیابان استقلال است.

در ردیفی از بلوک‌های آپارتمانی شوروی که با ویلاهای مستحکمی که آلمانی‌ها به جا گذاشته‌اند در هم آمیخته است، چند مغازه، یک پیتزافروشی منقرض شده و کافه ساشا دارد که توسط مردی روسی زبان از شرق اوکراین اداره می‌شود که برای اولین بار به عنوان یک عکاس جوان به اینجا آمد. برای فرماندهی نظامی شوروی

او که هدف زمزمه های مشکوک مردم محلی و بررسی دقیق مقامات لهستانی قرار گرفت، اخیراً دارایی خود را برای فروش گذاشته است.

آقای Czerniawski، پیشگام اولیه، امروز موزه شهر را اداره می کند و زمان زیادی را صرف فکر کردن در مورد نحوه برخورد با گذشته کرده است.

او گفت: «شاید تخریب کل شهر آسان‌تر باشد، اما این چه چیزی به ما می‌دهد – فقط یک فضای خالی بزرگ و بدون هیچ خاطره‌ای؟»

او معتقد است که Borne Sulinowo باید به عنوان “مکانی منحصر به فرد ساخته شده توسط دو سیستم توتالیتر قرن گذشته” – و به عنوان یادآوری اینکه چنین سیستم هایی به کجا منتهی می شوند – زنده بماند. او گفت: «معمولاً برای جنگ.

او گفت: «ما باید گذشته بد خود را به خاطر بسپاریم تا بتوانیم چیزی برای آینده بیاموزیم.

او در برابر پیشنهادات مبنی بر حذف مانکنی که لباس نظامی روسی پوشیده بود از موزه مقاومت کرده و درخواست‌ها مبنی بر برداشتن تانک طراحی شده توسط شوروی روبروی ورودی را رد کرده است. برخی از ساکنان آن را تهدید به تخریب کردند.

اما آقای چرنیاوسکی خاطرنشان کرد تانک در آنجا قرار داده شد توسط مقامات لهستانی که آن را از موزه نظامی ورشو گرفتند. او گفت: «این طراحی شوروی است اما در لهستان ساخته شده است.

او گفت: “این بخشی از تاریخ ما است – شاید نه آن تاریخ باشکوهی که ما دوست داریم – اما متعلق به ماست.”

شوم‌ترین یادآور هژمونی سابق مسکو – سنگرهای بتنی که کلاهک‌های هسته‌ای را در خود جای داده‌اند – عمدتاً بلعیده شده‌اند. در کنار جنگل نزدیک برژنیکا-کلونیا، روستایی در 19 مایلی جنوب شهر.

«ورود مطلقاً ممنوع است. خطر مرگ یا ناتوانی،” تابلوهایی که در جلوی سنگرهای در حال فروپاشی و گرفتگی علف های هرز نصب شده بود، نوشته شده بود.

تا زمانی که کلاهک‌ها در سال 1990 به روسیه بازگردانده شدند، آنها بخشی از برنامه ویستولا بودند، یک استقرار فوق سری سلاح‌های هسته‌ای در لهستان که در دهه 1960 آغاز شد. در طول جنگ سرد، مسکو اصرار داشت که هیچ سلاح هسته‌ای در لهستان ندارد، در حالی که ایالات متحده را به تهدید صلح با قرار دادن کلاهک‌های خود در اروپا متهم می‌کرد.

برای یان شمیلوفسکی، لهستانی که برای اولین بار در سال 1994 از بورن سولینوو بازدید کرد و “بلافاصله عاشق این مکان عجیب شد”، گذشته شوروی برای سال ها “فقط یک شوخی غم انگیز بزرگ” بود زیرا به نظر می رسید همه چیزهایی که روس ها به جا گذاشته بودند در حال فروپاشی است.

او یک ویلای قدیمی آلمانی خرید، آن را به مهمانخانه تبدیل کرد و با الهام از هتل روسیه در همسایگی، شروع به سازماندهی رویدادهای تیم‌سازی شرکتی با ودکا، سرویس‌های هولناک به سبک شوروی و دستگیری‌های ساختگی توسط افسران جعلی روسی با اسلحه کرد. او آن را کنار گذاشته و اکنون رویدادهایی با مضمون فرانسوی با شامپاین و بدون اسلحه ترتیب می دهد.

او ابراز تاسف کرد: «پس از جنگ در اوکراین همه چیز روسی دیگر خنده دار نبود.