چرا رهبران ترکیه و تایلند به انتخابات علاقه دارند؟

دو انتخابات مهم در این هفته اتفاق افتاد. در ترکیه، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه نتوانست یک پیروزی قطعی به دست آورد، بنابراین او اکنون با یک دور دوم انتخابات روبرو است که می تواند مهم ترین چالش سیاسی دوران حرفه ای او باشد.

و در تایلند، که توسط رهبران نظامی که در کودتای سال 2014 قدرت را به دست گرفتند، رای دهندگان به طور عمده از احزاب مخالف حمایت کردند و سرزنش شدیدی را به دستگاه نظامی وارد کردند. باید دید حکومت نظامی در واقع چقدر قدرت را تحویل خواهد داد.

هر دو کشور من را در مورد نوع حکومتی که گاهی رژیم “استبدادی رقابتی” می نامند فکر می کنم. رهبران آنها از ابزارهای دولتی مانند پاکسازی دشمنان از بوروکراسی و محدود کردن آزادی های مدنی برای تحکیم قدرت خود استفاده می کنند. اما آنها مرتباً انتخابات برگزار می کنند و وقتی هم برگزار می کنند، آرا ساختگی نیست. رای دهندگان می توانند با این توقع که به طور منصفانه شمارش می شوند و رهبران از نتیجه تبعیت می کنند، رای دهند.

و با این حال، این واقعیت که آن دولت‌ها از انتخابات استقبال می‌کنند، می‌تواند چیز مهمی در مورد ماهیت عقب‌نشینی دموکراتیک و شاید نکته مهم‌تری در مورد مخالف آن به ما بگوید. اکثر مردم آن را دموکراتیزاسیون می‌نامند، اما من ترجیح می‌دهم به خاطر تقارن کلامی و مفهومی، آن را به‌عنوان حرکت رو به جلو دموکراتیک بدانم.

تحلیلگران می گویند ترکیه سال هاست که به سمت یک دولت اقتدارگرای رقابتی فرو می رود. تایلند یکی نیست، حداقل هنوز – رهبران نظامی آن در یک کودتا به قدرت رسیدند، نه یک انتخابات – اما رای آن نقطه مقایسه مفیدی است.

به هر حال، در ابتدا کمی عجیب است که رهبران اقتدارگرای رقابتی انتخابات واقعی برگزار کنند! در داستان معمولی که در مورد دموکراسی می گوییم، یکی از فضیلت های اصلی انتخابات این است که به مردم اجازه می دهد قدرت رهبران را بررسی کنند. این تئوری می گوید که سرکوب بیش از حد به حسابرسی در صندوق های رای منجر می شود.

به نظر نمی‌رسد این چشم‌اندازی باشد که برای رهبرانی که در غیر این صورت تلاش‌های زیادی را انجام می‌دهند، محبوب باشد از بین بردن چک و تعادل. اقتدارگرایان رقابتی اغلب دادگاه‌ها را با قضات دوستانه جمع می‌کنند، بازبینی قضایی قدرتشان را تضعیف می‌کنند، قوه‌های مقننه را تضعیف می‌کنند، روزنامه‌نگاران را به زندان می‌اندازند و به روش‌های مختلف سعی در خفه کردن مخالفان دارند.

اما این دیدگاه چیز دیگری را که انتخابات می‌تواند انجام دهد نادیده می‌گیرد: اعتبار بخشیدن به قدرت یک رهبر مستبد با نشان دادن اینکه مردم از رژیم حمایت می‌کنند. و به نظر می رسد که این اعتبار به اندازه کافی ارزشمند است تا بر خطرات ذاتی انتخابات غلبه کند – به ویژه زمانی که رئیس فعلی بتواند اقداماتی را برای دستکاری رقابت به نفع خود انجام دهد.

تورکولر ایسیکسل، کارشناس علوم سیاسی دانشگاه کلمبیا، گفت که در ترکیه، اردوغان ادعای قدرت و توجیه رفتار خشن و سرکوبگرانه خود با مخالفان را از تایید عمومی می گیرد. او مانند سایر پوپولیست ها مدعی است که منافع مردم را نمایندگی می کند. انتخابات، که ارقام سختی را در مورد حمایت عمومی ارائه می کند، ابزار قدرتمندی برای حمایت از این ادعا است.

و برعکس، رد نتایج انتخابات می تواند به حمایت عمومی از رژیم آسیب برساند. میلان سوولیک، دانشمند علوم سیاسی دانشگاه ییل که به مطالعه اقتدارگرایی و عقب‌نشینی دموکراتیک می‌پردازد، به نمونه‌ای از انتخابات شهردار استانبول در سال 2019 اشاره کرد که به عنوان آزمون مهمی برای محبوبیت حزب عدالت و توسعه اردوغان تلقی شد.

زمانی که آن مسابقه در ابتدا برگزار شد، نامزد مخالف با اختلاف اندکی برنده شد، اما این رقابت توسط دادگاه باطل شد و منجر به خشم عمومی از امتناع درک شده از احترام به نتایج شد. هنگامی که چند ماه بعد مجدداً اجرا شد، نامزد اپوزیسیون با قاطعیت پیروز شد – این نشان می‌دهد که برای اقلیت قابل‌توجهی از رای‌دهندگان، رعایت نکردن نتیجه اولیه برای ترک حزب اردوغان کافی بود.

سوولیک گفت: «آنها تصمیم گرفتند، من رای خود را تغییر می دهم. “این نشان می دهد که هزینه زیادی برای عدم رعایت نتایج یک انتخابات وجود دارد.” و در حالی که چنین آزمایش‌های طبیعی دقیق نادری هستند، اسوولیک نتایج مشابهی را در آزمایش‌هایی در کشورهای دیگر با استفاده از سناریوهای فرضی کاندیداهایی که رفتار مشابهی انجام می‌دهند، یافته است.

که مرا به تایلند می برد. در حال حاضر، رهبران آن مشروعیت خود را از حمایت عمومی نمی‌گیرند – کودتای 2014 آنها پس از یک دوره طولانی ناآرامی سیاسی، دولت منتخب دموکراتیک را با زور سرنگون کرد.

تام پپینسکی، دانشمند علوم سیاسی کورنل، می گوید: «تایلند کشوری بسیار تقسیم شده است که دارای یک نهاد محافظه کار است که مدام تلاش می کند راهی برای نوشتن قانون اساسی بیابد که به آن اجازه پیروزی بدهد، اما نمی تواند این کار را انجام دهد زیرا آنقدرها محبوب نیست. که اقتدارگرایی و دموکراسی را با تمرکز بر آسیای جنوب شرقی مطالعه می کند.

دولت کنونی تلاش کرده است تا با اعطای یک سوم آرا به سنا منصوب شده توسط ارتش تایلند برای انتخاب نخست وزیر، از نتایج انتخابات آخر هفته گذشته جلوگیری کند، و عملاً حق وتو را بر هر دولتی که اکثریت فوق العاده را به دست نیاورد برای خود محفوظ می دارد. اما، همانطور که تحقیقات Svolik نشان می دهد، نادیده گرفتن نتایج انتخابات با واکنش عمومی مواجه می شود.

پس اصلا چرا انتخابات برگزار کنیم؟

نمی توان از انگیزه های واقعی اعضای حکومت نظامی مطمئن بود – چنین تصمیمات شخصی، در نهایت، ناشناخته هستند. ممکن است اعضای حکومت نظامی خطر از دست دادن قدرت در یک انتخابات را کمتر از آنچه که در صورت حفظ قدرت بدون قدرت می تواند اتفاق بیفتد، می بینند.

حفظ قدرت به زور، برای خود رهبران و کشورهایشان هزینه های واقعی دارد. اگر خشم عمومی در انتخابات خروجی نداشته باشد، احتمال اعتراضات، قیام‌ها و خشونت‌های توده‌ای افزایش می‌یابد. همانطور که همکاران من در تایمز، سوئی لی وی و موکتیتا سوهارتونو آن را به یاد ماندنی توصیف کردند، تایلند سال ها در چرخه ای از “اعتراضات و کودتا” گرفتار شده است – حلقه ای که فقط خشم رای دهندگان و حمایت از احزاب مخالف را افزایش داده است.

شکستن چنین چرخه هایی ممکن است دشوار باشد. پپینسکی گفت: در تایلند، “آنها به نوعی در تله کودتا هستند، جایی که وجود سابقه ای برای مداخله نظامی در سیاست باعث می شود مردم طوری رفتار کنند که گویی این امکان پذیر است، که آن را ممکن می کند.” “این یک تعادل بسیار بد است.”

برگزاری انتخابات همیشه راه حلی برای آن مشکل نیست. سوولیک به نمونه میانمار اشاره کرد که حکومت نظامی حاکم بر آن با احتیاط بخشی از قدرت را پس از انتخابات نیمه دموکراتیک در سال‌های 2015 و 2020 تحویل داد، اما در سال 2021 کودتای دیگری انجام داد.

اما همچنان می‌تواند راهی برای دور کردن اختلافات سیاسی از خشونت سیاسی پرهزینه و مضر باشد. «چرا ما فقط نبردی به نام انتخابات نداریم؟ Svolik گفت: این هزینه بسیار کمتر است.

این برای عموم و همچنین برای رهبران مزایایی دارد. ایشیکسل گفت، اگرچه مشروعیت اعطا شده توسط انتخابات می تواند در کوتاه مدت به رهبران اقتدارگرا کمک کند، اما در درازمدت می تواند با تقویت نهادهای دموکراتیک، احزاب سیاسی و “عادات مدنی” رای دادن و مبارزات انتخاباتی به دموکراسی سازی کمک کند.

با گذشت زمان، آن‌ها می‌توانند یکدیگر را به روش‌هایی فراتر از انتخابات بسازند و تقویت کنند – روندی آهسته و تدریجی برای حرکت رو به جلو به سوی یک دموکراسی امن‌تر.


از اینکه مشترک هستید متشکرم

نسخه های گذشته خبرنامه را اینجا بخوانید.

اگر از مطالبی که می خوانید لذت می برید، لطفاً آن را به دیگران توصیه کنید. آنها می توانند در اینجا ثبت نام کنند. همه خبرنامه های مختص مشترکین ما را اینجا مرور کنید.

من دوست دارم نظرات شما را در مورد این خبرنامه ارائه دهید. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را به [email protected] ایمیل کنید. شما هم می توانید من را دنبال کنید در توییتر.