زیر آتش روسیه، یک سرباز اوکراینی مجروحان را تخلیه می کند

نزدیک کرمینا، اوکراین – صدای پرتاب و فرود توپخانه در امتداد خط مقدم، سکون جنگل را در چند مایل دورتر، جایی که پزشکان رزمی منتظر پذیرش مجروحان هستند، سوراخ می‌کند.

در افق، یک خودروی نظامی در امتداد جاده‌ای غبارآلود حرکت می‌کند و وقتی به درختان می‌رسد، جیغ می‌کشد تا متوقف شود. سربازی به نام والنتین آن را برای استتار طبیعی هواپیماهای بدون سرنشین روسی که برای مواضع نظامی اوکراین جستجو می کنند، در آنجا پارک می کند.

گروهی از سربازان که به وضوح تکان خورده‌اند، به سرعت سه جسد را که به تازگی از خط مقدم بیرون آورده‌اند، بیرون می‌آورند و هر یک را در یک کیسه پلاستیکی قرار می‌دهند و زیپ آن را می‌بندند. آنها می گویند که موقعیت آنها گلوله باران شد و سپس توسط یک پهپاد مورد حمله قرار گرفت.

آنها از هر طرف به شما شلیک می کنند. ماکسیم که از این حمله جان سالم به در برده است، گفت: شما می چرخید، می دوید، آنها به شما ضربه می زنند، و فرار کردن غیرممکن است. این یک تراژدی بزرگ برای ما است.»

وی افزود: «یک جسد دیگر در کنار سربازان روسی باقی مانده است».

در حالی که بیشتر توجه جهان به نبرد خونین شهری که در باخموت رخ می دهد متمرکز شده است، لشکرکشی روسیه در شرق اوکراین نیز در جنگل ها و مزارع در حدود 50 مایلی شمال شهر، نزدیک کرمینا بیداد می کند. در اینجا، سربازان در سنگرهایی که توسط درختان بلند و باریک احاطه شده اند، موضع می گیرند و خمیده می شوند تا از دید مستقیم دشمنان روسی خود اجتناب کنند.

والنتین که هفت ماه پیش به ارتش پیوست، گفت: «مردم می گویند در باخموت سخت است. “اما اینجا هم خشن است.”

در ماه گذشته، والنتین در این نقطه تخلیه مستقر بوده و تقریباً هر روز برای نجات سربازان مجروح و بازیابی کشته شدگان به خط مقدم رفت و آمد می کند. شغل او مستلزم این است که مستقیماً به سمت نیروهای روسی برود، و او در برخی مواقع مورد انتقاد قرار گرفته است.

والنتین گفت: “هیچ چیز خوبی در مورد آن وجود ندارد.” “این جنگ برای چیست؟”

مقامات نظامی اوکراین و روسیه تمایلی به انتشار داده‌های مربوط به تلفات در صفوف خود ندارند، اگرچه دولت و کارشناسان نظامی ایالات متحده تخمین می‌زنند که هر دو طرف متحمل خسارات قابل توجهی در حد ده‌ها یا صدها هزار نفر شده‌اند.

برای والنتین، کار پاسخگویی به تلفات هم تلخ و هم بی امان بوده است.

او در حالی که آن را از وسیله نقلیه خود تمیز می کرد، گفت: «همه جا خون است. «بوی دارد. به خصوص خون تازه.»

در حالی که پارچه‌ای خون‌آلود را آب می‌کشید، مایع قرمز روشن از میان انگشتانش چکید. پارچه را خالی کرد و دوباره از آن برای پاک کردن صندلی عقب استفاده کرد.

والنتین گفت: «دیدن مردن پسران جوان دشوار است. “بعضی وقت ها بی صدا گریه می کنم.”

در لحظات آرام‌تر که کسی برای تخلیه وجود ندارد، والنتین به اعماق جنگل سفر می‌کند تا سربازان را به خط تماس منتقل کند، جایی که سربازان اوکراینی و روسی گاهی فقط صدها متر از هم فاصله دارند.

او گفت که حداقل یک گروه از سربازان نتوانستند به موقعیت خود برسند زیرا نیروهای روسی قبلاً آن را تصرف کرده بودند.

ویکتور، سربازی که با والنتین بازگشته است، گفت: “اینجا هر روز ترسناک است.” من برای کشور و زندگی خود احساس اضطراب دائمی دارم.»

چهره رواقی او ترس و وحشتی را منعکس می کرد که فقط کسانی که شاهد دعوا در جنگل بودند می شناختند.

“کسانی که آنجا نرفته اند هرگز نخواهند فهمید.”

بنجامین لافین، اوکسانا نسترنکو، آدام کول و هیلی ویلیس در گزارشگری مشارکت داشتند.