در بیشتر تاریخ هشت دهه پاکستان، دادگاه های این کشور تا حد زیادی با ارتش قدرتمند این کشور همسو بودند. آنها به سه کودتا مهر قانونی دادند، دهها سیاستمدار را که از نظر ژنرالها دور شده بودند، رد صلاحیت کردند، و چشم خود را بر ناپدید شدن مخالفان سیاسی بستند.
تحلیلگران می گویند، اما در شرایطی که پاکستان در چنگال یک بحران سیاسی است که باعث اعتراضات خشونت آمیز در سراسر کشور شده است، قوه قضاییه آشکارا با ارتش مخالفت کرده و به عنوان یک نیروی سیاسی به تنهایی ظاهر شده است. در ماههای اخیر، زمانی که عمران خان نخستوزیر سابق با ارتش و دولت غیرنظامی کنونی درگیر شده است، دادگاهها پس از صدور حکمی، تصمیماتی را صادر کردهاند که بسیاری از آنها تلاشهای ارتش برای کنار گذاشتن آقای خان از سیاست را خنثی کردهاند.
آن سرپیچی در اوایل این ماه برجسته شد، زمانی که اندکی پس از دستگیری مقامات آقای خان در تحقیقات فساد، دادگاه دستگیری او را غیرقانونی اعلام کرد، دستور آزادی او را صادر کرد و به او وثیقه صادر کرد.
این یک تغییر چشمگیر در پاکستان است، جایی که ارتش مدتها به عنوان میانجی قدرت سیاسی نهایی این کشور عمل کرده است: مستقیماً بر نیمی از وجود کشور حکومت میکند و به عنوان قدرت پنهان در پشت دولتهای غیرنظامی عمل میکند. و از آنجایی که دادگاه ها به خودی خود دست به کار می شوند، ابهام بیشتری را به فضای سیاسی بی ثبات وارد می کنند.
یاسر کوریشی، مدرس مطالعات جنوب آسیا در دانشگاه آکسفورد، گفت: «بسیاری از سیاست مربوط به ارتش است. اکنون که دادگاه به خودی خود مرکز قدرت است، دادگاه توانایی خود را برای دستکاری و شکل دادن به سیاست در جهت منافع خود به کار گرفته است.»
تحلیلگران می گویند که تصمیمات اخیر دادگاه ها – که به طور موثر چشم انداز سیاسی جناب خان را تقویت کرد – به همان اندازه که وجهه آسیب دیده ارتش بازتابی از عضله سیاسی در حال جوانه زدن قوه قضاییه بود.
از زمانی که جناب خان در یک رأی عدم اعتماد پارلمان در سال گذشته برکنار شد، او به شدت ژنرال ها را مورد انتقاد قرار داده و آنها را به توطئه علیه خود متهم کرده است. حامیان او از این روند پیروی کردند، رهبران نظامی را در رسانه های اجتماعی تحقیر کردند و اخیراً به تأسیسات نظامی یورش بردند – صحنه هایی که زمانی غیرقابل تصور در کشوری بود که تعداد کمی جرات سرپیچی از تشکیلات امنیتی را داشتند.
با این حال، ناظران نسبت به استقبال از احکام اخیر دادگاه ها به عنوان تغییر به سمت سیاست های مستقل یا دموکراتیک در پاکستان هشدار داده اند. بسیاری از منتقدان میگویند که دادگاهها به جای اینکه بهعنوان یک نهاد مستقلتر بهدنبال مهار مداخله ارتش باشند، خود درگیر سیاست هستند و برخی از قضات وفاداری عمیقی به جناب خان دارند.
علی قاسمی، مدرس دانشگاه علوم مدیریت لاهور، گفت: «برای قوه قضائیه، اکنون این رنگ استقلال وجود دارد که میتوانند فشاری را از سوی این نهاد تحمل کنند. در عین حال نوعی گرایش آشکار به طرفداری از عمران خان در داخل دادگاه نیز وجود دارد.»
قضات ارشد در پاکستان نقش اساسی در انتصابات قضایی دارند. رئیس دیوان عالی کشور کمیسیونی را رهبری میکند که قضات دادگاههای عالی و عالی را معرفی میکند که سپس توسط یک کمیته پارلمانی تأیید میشوند. سن بازنشستگی اجباری برای قضات دیوان عالی 65 سال و برای قضات دادگاه عالی 62 سال است.
در حالی که قدرت قوه قضاییه به رقیب ارتش نزدیک نمی شود، در هفته های اخیر رهبران نظامی با قاطعیت واکنش نشان داده اند تا کفه ترازو را به نفع خود برگردانند و نشان دهنده تسلط نهایی خود باشند.
هفته گذشته، مقامات نظامی اعلام کردند که معترضانی که در واکنش به دستگیری آقای خان به تأسیسات نظامی حمله کردند، در دادگاههای نظامی – نه غیرنظامی – محاکمه خواهند شد. چند تن از رهبران برجسته حزب جناب خان نیز اندکی پس از صدور وثیقه توسط پلیس دستگیر شده اند. بسیاری از ناظران می گویند که این اقدامات یک تلاش نظامی برای ارعاب حامیان جناب خان و نشان دادن این است که دادگاه به تنهایی نمی تواند از آنها محافظت کند.
در بسیاری از تاریخ پرتلاطم پاکستان، قوه قضاییه این کشور به عنوان شریک کوچک ارتش تلقی می شد، ابزاری که برای مشروعیت بخشیدن به حملات مستقیم این کشور به حوزه سیاسی استفاده می شد. زمانی که ژنرال های نظامی قدرت را از دولت های غیرنظامی در سال 1958 و سپس در سال 1977 و بار دیگر در سال 1999 به دست گرفتند، توجیه قانونی را ارائه کرد. آنها همچنین در دهه 1990 هنگامی که ارتش دو دولت را که هر دو توسط نخست وزیر سابق بی نظیر بوتو رهبری می شد، پوشش قانونی ارائه کردند.
در دهه بعد، زمانی که یک قاضی دیوان عالی شروع به به چالش کشیدن استفاده دولت از قدرت کرد، ژنرال پرویز مشرف، حاکم نظامی کشور، اجرای عدالت را به حالت تعلیق درآورد. این اقدام باعث سر و صدا در سراسر کشور شد و جرقه یک جنبش سراسری در حمایت از عدالت را برانگیخت که در نهایت دوباره به قدرت رسید.
در آن زمان به نظر می رسید که منافع دادگاه و ارتش با هم مطابقت داشته باشد. دادگاهها که با تصور دفاع از منافع عمومی قدرت داشتند، به ریشهکن کردن فساد ریشهدار در میان سلسلههای سیاسی پاکستان پرداختند – درست همانطور که همان سلسلهها با رهبران نظامی درگیر شدند. با انجام این کار، دادگاه همچنین به هموار کردن راه برای جناب خان – ستاره سابق کریکت که مبارزات انتخاباتی خود را به عنوان یک جنگجوی صلیبی ضد فساد انجام داد و توسط ارتش مورد استقبال قرار گرفت – برای پیروزی در انتخابات 2018.
ساروپ ایجاز، مشاور ارشد دیده بان حقوق بشر، گروه ناظر بین المللی، گفت: «دو چیز به موازات هم اتفاق می افتاد: اولی این بود که دادگاه پس از جنبش سراسری برای بازگرداندن قاضی برکنار شده به قدرت، قدرت بیشتری پیدا کرد». و دوم این که ارتش متوجه شد که یک دادگاه قدرتمند شریک بزرگی برای تأثیرگذاری بر نتایج سیاسی، فرستادن نخست وزیران به خانه بدون مداخله مستقیم نظامی است.»
تحلیلگران می گویند، اما در حالی که به نظر می رسید رهبران نظامی در اوایل سال گذشته حمایت خود را از آقای خان پس گرفتند، بسیاری از قوه قضائیه همچنان او را شریک پاکسازی ضد فساد خود می دانستند.
شکاف فزاینده بین ارتش و دادگاه ها ظاهر شد در ماه آوریل، زمانی که دادگاه عالی به رهبری عمر عطا بندیال، رئیس قاضی، حکم داد که تلاش دولت فعلی برای به تاخیر انداختن انتخابات محلی در دو استان، از جمله پرجمعیت ترین استان، پنجاب، خلاف قانون اساسی است. در آن زمان، این حکم به طور گسترده ای برای حزب سیاسی جناب خان، تحریک انصاف پاکستان یا تحریک انصاف پاکستان به حساب می آمد.
یک ماه بعد، دادگاه عالی دستور داد که آقای خان از حبس آزاد شود و بلافاصله پس از آن، دادگاه عالی اسلام آباد برای وی در چندین پرونده فسادی که با آن مواجه است قرار وثیقه پیشگیرانه صادر کرد.
حامیان آقای خان می گویند که مخالفان او در تلاش هستند تا او را دستگیر کنند تا از حضور او در خیابان ها و حمایت از حزبش در آستانه انتخابات سراسری پاییز امسال جلوگیری کنند.
دولت آقای شریف قبلاً تلاش کرده است که قدرت آقای بندیال را که متهم به همسویی سیاسی با جناب خان است، مهار کند.
در ماه مارس، پارلمان پاکستان قانون جدیدی را برای محدود کردن اختیارات رئیس دادگاه تصویب کرد و اختیارات منحصر به فرد او – از جمله توانایی تشکیل هیئت کوچکی از قضات خاص برای رسیدگی به پرونده ها – را به کمیته ای متشکل از سه قاضی واگذار کرد. اما بعداً در همان روز، دادگاه عالی دستوری صادر کرد و از اجرای قانون جلوگیری کرد.
به گفته تحلیلگران، با انجام این کار، دادگاه نشان داد که در حالی که اختیاراتش محدود است و توانایی اجرای احکام خود را ندارد، همچنان نیرویی است که باید با آن حساب کرد، زیرا کشور به سمت انتخابات عمومی پاییز امسال پیش می رود.
آقای کوریشی، مدرس دانشگاه آکسفورد، گفت که این پویایی جدید، “بازی را تغییر می دهد و روشی را تغییر می دهد که در آن چانه زنی سیاسی با این نهادهای انتخاب نشده اتفاق می افتد.”