تکنوکرات های روسیه غرب را در آغوش گرفتند و سپس جنگ پوتین را فعال کردند

بلافاصله پس از بلند شدن هواپیمای او از مسکو در پاییز گذشته، یک مقام روسی انرژی که به تازگی استعفا داده بود، تلفن خود را برداشت و احساساتی را که از زمان حمله به اوکراین در داخل بطری نگه داشته بود، تایپ کرد.

آرسنی پوگوسیان در حالی که به سوی تبعیدی شتابزده پرواز می‌کرد، در صفحه اجتماعی خود نوشت: «از احساس ترس دائمی برای خودم، عزیزانم، برای آینده کشورم و خودم خسته شده‌ام. من مخالف این جنگ غیرانسانی هستم.»

طغیان ماه سپتامبر چندان مورد توجه قرار نگرفت و هشت لایک و یک نظر کوتاه جمع کرد. به هر حال، آقای پوگوسیان، 30 ساله، در میان صدها هزار مرد جوان روسی بود که از بسیج اعلام شده چند روز قبل توسط رئیس جمهور ولادیمیر وی. پوتین برای تکمیل ارتش آسیب دیده خود فرار کردند.

اما در میان همکارانش در وزارت نیرو، جایی که او به عنوان مسئول مطبوعاتی کار می کرد، تصمیم او برای ترک شغلش نادر بود.

از زمان شروع جنگ، روسیه انبوهی از کارکنان فناوری و همچنین دیگر متخصصان را از دست داده است، فرار مغزها که به گفته تحلیلگران برای چندین دهه به اقتصاد این کشور آسیب خواهد رساند. در مقابل، بسیاری از کارمندان دولت در صف رهبری آقای پوتین در زمان جنگ قرار گرفته اند. تقریباً تمام تکنوکرات‌های ارشد روسیه و اکثریت بزرگ زیردستان آنها – مقاماتی که اقتصاد روسیه را هدایت می‌کنند – بیش از یک سال پس از تهاجم در سمت‌های خود باقی می‌مانند.

تخصص حرفه‌ای آنها به آقای پوتین کمک کرده است تا اقتصاد را در مواجهه با تحریم‌های شدیدتر غرب حفظ کند.

آقای پوگوسیان در مصاحبه ای در ماه مارس در مصر گفت: “برای من غیرقابل تصور است که این افراد بتوانند از این جنگ حمایت کنند، اما آنها آشکارا آن را محکوم نخواهند کرد.” دریای سرخ. این اکثریت آرام است. همه چیز در روسیه حول آن ساخته شده است.»

آقای پوگوسیان که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بزرگ شد، نماینده نسل جدیدی از مقاماتی بود که از نردبان وزارتخانه ها و شرکت های دولتی روسیه بالا می رفتند. آنها که آقای پوتین وظیفه نوسازی اقتصاد ملی را بر عهده داشتند، با جایگزین کردن ذهنیت پرده آهنین با شیوه های غربی در موسسات عمومی، مشاغل خود را ایجاد کردند.

آنها در زندگی شخصی خود، فرهنگ غربی را دنبال کردند، با شرکای غربی پیوند خوردند، تعطیلات را در اروپا و ایالات متحده گذراندند و اغلب در آنجا تحصیل کردند.

به عنوان مثال، مافوق سابق آقای پوگوسیان، پاول سوروکین، معاون وزیر انرژی بود که در لندن تحصیل کرده و در مورگان استنلی کار می کرد. به گفته آقای پوگوسیان که تا زمان خروج وی اظهارات مطبوعاتی معاون وزیر را می نوشت، آقای سوروکین، 37 ساله، نقش کلیدی در حفظ اتحاد روسیه با سازمان کشورهای تولیدکننده نفت داشته است، که به افزایش درآمدهای نفتی کرملین کمک کرده است.

یکی دیگر از تکنوکرات های روسی، مشاور ارشد اقتصادی آقای پوتین، ماکسیم اورشکین، 40 ساله، در بانک فرانسوی Credit Agricole کار می کرد و به زبان انگلیسی مسلط است. بلومبرگ نیوز سال گذشته به نقل از منابع ناشناس گزارش داد که او سیستم پرداختی ابداع کرد که به روسیه اجازه می دهد گاز به اروپا را به روبل بفروشد و از تحریم های غرب جلوگیری کند.

و الکسی سازانوف، 40 ساله، معاون وزیر دارایی که در آکسفورد تحصیل کرده است، روی به حداکثر رساندن درآمد مالیاتی روسیه از صادرات نفت و گاز تحت تاثیر تحریم ها کار می کند.

آقای سوروکین و دفاتر مطبوعاتی آقایان اورشکین و سازانوف فوراً به درخواست ها برای اظهار نظر در مورد ابتکارات خود پس از حمله پاسخ ندادند.

الکساندرا پروپوکنکو، مشاور سابق سیاست پولی در بانک مرکزی روسیه، که اندکی پس از شروع جنگ استعفا داد و کشور را ترک کرد، گفت: تکنوکرات‌های سطح متوسطی که در بیشتر موارد ماندن را انتخاب کردند، با تهدید یا اجبار صریح دولتی مواجه نشدند. در عوض، او گفت، آنها توسط ترکیبی از فرصت های حرفه ای، مزایای مادی و اینرسی هدایت می شوند.

خانم پروکوپنکو در مصاحبه ای در برلین گفت که درخواست های آقای پوتین برای خودکفایی اقتصادی به مهارت های حرفه ای آنها اهمیت می دهد. آنها برای پوتین بیشتر قابل مشاهده هستند و احساس قدرت می کنند.

او و دیگر تحلیلگران، و همچنین مخالفان تبعیدی روسیه، دلایل متعددی را ذکر می کنند که بیشتر تکنوکرات ها در مشاغل خود باقی می مانند. برخی از آقای پوتین حمایت می کنند و توجیه او را برای ایجاد جنگ در اوکراین پذیرفتند. کسانی که تردید دارند تمایل دارند بر ارزش کار خود برای روس‌های معمولی که از پیامدهای اقتصادی جنگ رنج می‌برند، تأکید کنند.

برخی از ریزه کاری های سیاستی که به آنها اجازه می دهد تا تصویر بزرگ را نادیده بگیرند آرامش یافته اند. برخی دیگر به دلیل تعهدات خانوادگی، ترس از دست دادن سبک زندگی ممتاز مسکو یا دورنمای نامشخصی که تبعیدیان روسی در غرب با آن روبرو هستند، باقی مانده اند.

فریدا رستامووا، روزنامه‌نگار تبعیدی روسی، ماه گذشته در پادکستی گفت: «شما می‌توانید همزمان درک کنید که یک فاجعه در حال آشکار شدن است، و در سیستم بمانید و فرصت‌ها را برای خود ببینید.»

تا سال گذشته، نیک کورژنفسکی، 37 ساله، یک شرکت تابعه داده های اقتصادی در بزرگترین بانک دولتی کشور به نام SberIndex را اداره می کرد و تیمی 14 نفره را هماهنگ می کرد. او گفت که دارای استقلال حرفه ای، احترام به مافوق و حقوق بالایی است.

او گفت که پس از شروع تهاجم تصمیم گرفت استعفا دهد، زیرا معتقد بود اطلاعات اقتصادی که جمع آوری کرده می تواند توسط دولت روسیه برای پیگرد قانونی جنگ استفاده شود. او پاییز گذشته به ورشو رفت.

آقای کورژنفسکی در مصاحبه ای گفت: “من مسئولیت شخصی را در آن دیدم.” این باور که انسان به نفع مردم کار می کند نه جنگ، روایت بسیار خطرناکی است که به نظام قوت می بخشد.

خانم پروکوپنکو گفت، با این حال، حتی برای کسانی که تصمیم به ترک این کشور می گیرند، شکستن روابط دشوار است. و این سختی ها با بالا رفتن سن بیشتر می شود.

او گفت که ماموران اطلاعاتی روسیه که به طور سنتی به همه وزارتخانه ها و شرکت های دولتی بزرگ وابسته هستند، از نزدیک بر حرکت پرسنل نظارت می کنند. آنها همچنین در مورد تمام درخواست های استعفای ارائه شده در سطوح مدیریتی حرف آخر را می زنند. خانم پروکوپنکو گفت که از زمان شروع جنگ، این ناظران برای متقاعد کردن مدیرانی که قصد استعفا را داشتند، تلاش کرده‌اند تا در سمت‌های خود باقی بمانند و حتی برخی را مجبور به تحویل پاسپورت خود کرده‌اند.

وی افزود: با طولانی کردن روند استعفا، دولت می تواند از وابستگی کارگران به پروتکل و همچنین ترس آنها از آسیب رساندن به اعتبار آنها در بین همتایان سوء استفاده کند.

او گفت: «برخاستن و رفتن برای این افراد کاملاً غیرقابل تصور است.

سفر پیچیده آقای پوگوسیان به تبعید این تعامل پیچیده بین منفعت شخصی و معضل اخلاقی را نشان می دهد. او ماه ها پس از شروع تهاجم در سمت خود باقی ماند و توضیح داد که چگونه میل به انتظار برای یک دوره عدم اطمینان شدید به تدریج به اینرسی و سپس پذیرش شرایط جدید تبدیل شد.

دستمزد ماهیانه او که معادل حدود 4000 دلار بود، به او امکان زندگی راحت در مسکو را می داد. او گفت: «آینده من تضمین شده بود.

او گفت که نقش قبلی او بر تقویت وجهه روسیه به عنوان یک تامین کننده قابل اعتماد انرژی جهانی متمرکز بود، اما زمانی که جنگ آغاز شد، اساساً به مدیریت افکار عمومی داخلی تغییر کرد.

او گفت، به ویژه، به او دستور داده شد که اخبار منفی مانند افزایش هزینه های انرژی را برای مصرف کننده روسی کم اهمیت جلوه دهد.

آقای پوگوسیان گفت: “دولت هر کاری که می توانست انجام می داد تا مطمئن شود که مردم روسیه متوجه هیچ تغییری در زندگی خود نخواهند شد” پس از جنگ.

او گفت که مقامات کرملین شروع به بررسی کار دفتر مطبوعاتی او کردند و تیمش را تحت فشار قرار دادند تا جنگ اطلاعاتی علیه غرب را در نظر بگیرند. در تابستان، او و حدود 150 تن دیگر از افسران مطبوعاتی دولت به یک کارگاه آموزشی سه روزه فرستاده شدند که در آن سرگئی کرینکو، مسئول سیاست داخلی قدرتمند کرملین، از آنها خواست تا در نبرد برای قلب و ذهن روسیه به «تیم‌های SWAT اطلاعاتی» تبدیل شوند.

آقای پوگوسیان گفت که سیاسی بودن کارش باعث ناراحتی او شده است، اما مانند هر کس دیگری در تیمش، به وظایف خود ادامه داد و خود را متقاعد کرد که هنوز از ماشین جنگی کشور حذف شده است.

پس از اعلام آقای پوتین در اواخر سپتامبر مبنی بر اینکه ارتش او 300000 سرباز را پس از یک سری شکست های فاجعه بار در اوکراین فرا خواهد خواند، تغییر کرد.

آقای پوگوسیان که از شایعه ای مبنی بر اینکه به زودی بسیج خواهد شد، ترسیده بود، به سرعت استعفا داد و سوار پروازی به ارمنستان شد.

در مصاحبه‌هایی، دو نفر که آقای پوگوسیان را می‌شناختند، جزئیات گسترده خروج او از کارش و روسیه را تأیید کردند.

به گفته یکی از افراد آشنا با نامه درخواست شکایت، پس از آن پست رسانه های اجتماعی در پاییز گذشته که جنگ را محکوم می کرد، کارفرمای سابق آقای پوگوسیان به طرح شکایت کیفری علیه او فکر کرد. و دو تن از دوستانش سؤالات تلفنی مبهمی در مورد او از مردانی دریافت کردند که ادعا می کردند پلیس هستند. هیچ پرونده جنایی علیه آقای پوگوسیان علناً باز نشد.

در ارمنستان، آقای پوگوسیان با سفارت ایالات متحده تماس گرفت و درخواست ویزای ویژه پناهندگی داد. او سرانجام از طریق زمین به کشور همسایه گرجستان رفت و بعداً به مصر رفت. آقای پوگوسیان گفت، علیرغم اینکه گردشگران روسی در آنجا محاصره شده بودند، اما برای جلوگیری از برخورد با حامیان دولت، خود را حفظ کرد.

اکنون او اتاقی را در بروکلین اجاره می‌کند و در حالی که منتظر درخواست پناهندگی سیاسی است، کارهای عجیب و غریب انجام می‌دهد.

آقای پوگوسیان گفت که برخی او را متهم کرده اند که به دلیل تمایل به دریافت رفتار ترجیحی در ایالات متحده، علناً جنگ را محکوم کرده است و او انکار نمی کند که تنها زمانی تصمیم به ترک کشور گرفته است که بسیج امنیت شخصی او را به خطر انداخت.

او گفت که مهم این است که بدون در نظر گرفتن شرایط، اراده ترک را پیدا کنیم.

او گفت: «هدف اصلی من کمک به پایان دادن به این درگیری است».