هنگامی که پاپ فرانسیس روز جمعه در بوداپست فرود آمد، ادوارد هابسبورگ، سفیر مجارستان در مقر مقدس و از نوادگان سلسله منقرض شده هابسبورگ که زمانی بر بسیاری از اروپا حکومت می کردند، با هدیه ای از او استقبال خواهد کرد.
سفیر قصد دارد یک فرهنگ لغت اسپانیایی-مجارستانی را به پاپ میهمان تحویل دهد و در ادامه شوخی بین دو مرد در مورد چگونگی زبان مجاری زبان بهشتی – زیرا یادگیری آن یک ابد طول می کشد. “همین الان شروع کن یا میخوای برای ابدیت صبر کنی؟” آقای هابسبورگ، 56 ساله، گفت که قصد دارد از فرانسیس بپرسد. “او این را دوست خواهد داشت.”
آقای هابسبورگ، یک اشراف کاتولیک رومی عمیقاً مؤمن و محافظهکار، خود با مهارتهای زبان مجارستانی «بسیار سخت» وارد این شغل شد که نتیجه تربیت او در مونیخ، ونیز و اتریش بود. اما پس از حرفهای بهعنوان فیلمنامهنویس فیلمهای زامبی، تهیهکننده کارتون، رماننویس مثلث عشق، علاقهمند به انیمیشن، دانشآموز علمی تخیلی و شخصیت رسانهای با حساسیتهای سلطنتی، دولت مجارستان فراخوان داد.
“چرا؟ خوب. این همان سوالی است که من پرسیدم. آنها به او گفتند: “تو هابسبورگ هستی.” اگر به رم بروید در واتیکان احترام خواهید یافت، زیرا واتیکان هنوز به خانواده های سنتی احترام می گذارد.
او همچنین اضافه کرد: من یک پسر خوب هستم. من می توانم با هر کسی کنار بیایم.»
آقای هابسبورگ امیدوار است که صمیمیت او به فرانسیس کمک کند تا با نخست وزیر، نخست وزیر مجارستان، ویکتور اوربان، رهبر راستگرا، ضد مهاجر و طرفدار روسیه که به گفته وی از دیدار پاپ از کاتولیک های مجارستانی “هیجان زده” شده است، کنار بیاید. اگرچه این نوید را نیز می دهد که تنش های بین دو رهبر را برجسته کند.
آقای هابسبورگ از زمانی که در اوج بحران مهاجرت در سال 2015 به واتیکان آمد، زمانی که فرانسیس از ساختمان دیوارها به عنوان غیرمسیحی و آقای اوربان در حال ساختن حصار بود، در ردیف جلویی برای ناراحتی این رابطه قرار داشت. آقای هابسبورگ با تأکید بر موضوعاتی از آزار و اذیت مسیحیان گرفته تا دفاع از خانواده سنتی و میل به صلح در اوکراین، تلاش کرده است تا واتیکان و مجارستان را در یک صفحه مشابه، اگر نگوییم یکسان، نشان دهد.
مرکز اصلی کار او ایجاد روابط در واتیکان و ایجاد رابطه با فرانسیس است که او از او به عنوان یک “معما” یاد می کند.
او گفت که در واتیکان به خوبی میدانستند که فرانسیس، که اغلب سخنانش را با دعوت به «دعا برای من» به پایان میرساند، به طور پنهانی درباره محافظهکاران میافزاید: «من نمیدانم که او برای من دعا میکند یا علیه من».
هنگامی که آقای اوربان در آوریل گذشته به دیدار فرانسیس در واتیکان رفت، آقای هابسبورگ، که با افتخار در رده محافظهکاران کاتولیک قرار دارد، به پاپ گفت که خودش واقعاً برای او دعا کرده است، نه علیه او.
او به یاد آورد که فرانسیس با خنده گفت: “اوه.” “کسی درس خود را آموخت.”
آقای هابسبورگ، قد بلند با موهای پر از پهلو، از اینکه سفر پاپ همزمان با انتشار آخرین کتاب او، “راه هابسبورگ”، که مقدمه ای از آقای اوربان در مورد چگونگی پس از قیام مجارها را در خود دارد، خوشحال به نظر می رسید. در برابر یوغ هابسبورگ، او و سفیر سنتگرایاش «دوباره در یک طرف بودند، و ما دوباره با هم به نبرد میرویم».
آقای هابسبورگ، که برنامه ای برای بازگشت سلطنت ندارد – اگرچه “چیزهای احمقانه تری اتفاق افتاده است” – در کتاب به این فکر می کند که “آیا زندگی ما، سیاست – در واقع، دنیای ما – اگر حداقل سعی می کردیم این کار را انجام دهیم بهتر نبود. چند چیز «راه هابسبورگ». این روشها اساساً تمرین کاتولیک با «تقوای باروک»، داشتن تعداد زیادی فرزندان در ازدواج، دیدن جنبههای مثبت امپراتوریها، که «یک رپ بد را دریافت کردهاند»، خوب مردن و داشتن “یک تشییع جنازه به یاد ماندنی.”
نکات خودیاری هابسبورگ در این کتاب – همچنین در فید توییتر خود که در آن درباره مسابقات محبوبیت هابسبورگ در تاریخ (“ملکه ماریا ترزیا، به وضوح غلبه بر امپراطور زیتا”) تبلیغ می کند) – بخشی از روش آقای هابسبورگ برای گرامی داشتن هر دو است. و تجارت با میراث او.
در سانتا ماریا دل آنیما، که زمانی کلیسای امپراتوری مقدس روم بود، از یادگارهای خویشاوند دور خود، کارل 1، امپراتور هابسبورگ دیدن کرد، که او را به عنوان مرد خانواده کامل و «واقعاً یک ستاره در ما میداند». خانواده.” او به عقابهای دوتایی طلایی و رنگی اشاره کرد که قرنها به عنوان علامت تجاری امپراتوری و سپس خانوادهاش بود و پنج دختر و پسرش را مأمور یافتن مکان میکرد.
او کتاب سال 2020 خود را برای کودکان با عنوان «دابی: عقاب دو سر» («متاسفانه تعداد کمی از مردم آن را میخوانند. مردم دوست دارند روی چیزها کلیک کنند اما نه خریدن») درباره یک جوجه اردک زشت هابسبورگ که «از تخم بیرون میآید و یک دوتایی دارد» آورد. سر – یکی خوش بین، دیگری محتاط. او باید یاد بگیرد که چگونه با هر دو زندگی کند.»
ممکن است رزومه آقای هابسبورگ برای یک دیپلمات غیرمتعارف باشد، اما معاشرت با پاپ ها برای هابسبورگ چیز جدیدی نیست.
پدربزرگ مادری او کارل، شاهزاده لوونشتاین-ورتایم-روزنبرگ در آلمان، با پیوس دوازدهم، پاپ در طول جنگ جهانی دوم رابطه تنگاتنگی داشت و پاپ های بعدی را می شناخت. پدربزرگ پدری او، آرشیدوک جوزف فرانسیس اتریش، در سال 1944 از مجارستان گریخت و باعث شد پدرش در تبعید بزرگ شود و در خانه با مادر آلمانیاش انگلیسی صحبت کند.
او که در مونیخ به دنیا آمد و بزرگ شد، ایتالیایی را در ونیز آموخت، جایی که پدرش در نساجی کار می کرد. او در مونیخ به زبان لاتین و یونانی عشق ورزید. خواندن استیون کینگ؛ و نوشتن داستان کوتاه، شعر و تصنیف. او گفت: «من به نوعی روشنفکر خانواده بودم.
در سال 1980، پدرش او را برای اولین بار پشت پرده آهنین به مجارستان آورد، جایی که پلیس مخفی “از بازگشت هابسبورگ ها عصبی بود.” در سال 1989، یک سال پس از پایان خدمت سربازی، او با یک دوره یک ماهه تصادف در بوداپست، زبان را به پایان رساند.
او فلسفه و تاریخ را در دانشگاه کاتولیک Eichstätt-Ingolstadt آلمان خواند و شیفته توماس آکویناس شد که فلسفه قرون وسطایی او الهام بخش پایان نامه او بود. او تحصیلات خود را در دانشگاه فرایبورگ در سوئیس، جایی که ریشه خانوادهاش به سال 950 بازمیگردد، عمیقتر کرد و با قهرمانان کلیسای سنتی، از جمله کاردینال آن زمان جوزف راتزینگر، که بندیکت شانزدهم شد، مصاحبه کرد.
او گفت: «او به من گفت که پایان نامه من باید مانند دن براون به صورت مستند یا هیجان انگیز بسازد. “او واقعا سرگرم کننده بود.”
در سال 1995، با بارونس ماریا ترزیا فون گودنوس – که پدرش سفیر اتریش در مقر مقدس بود و مادرش، از نوادگان آرشیدوک یوهان اتریش، مجارستانی بود، ازدواج کرد. او گفت: “شما می دانید که همه اشراف کاتولیک به نوعی با هم مرتبط هستند.”
بعد از کالج، آقای هابسبورگ برای یک شرکت تلویزیونی کودکان در آلمان کار کرد و فیلمنامه های کارتونی پیپی جوراب بلند را ویرایش کرد. او در ادامه ساخت سریال انیمیشن «نیک و پری» درباره «دو بیگانه، اما شبیه سگها هستند، بنابراین باید تظاهر به سگ کنند» را تولید کرد. او گفت که سالهای فعالیتش در انیمیشن باعث شد تا او به انیمه ژاپنی علاقه داشته باشد و اشاره کرد که موفقترین توییتش درباره «پنجمین قسمت از مجموعه علمی تخیلی «Neon Genesis Evangelion» بود.
او گفت: «آنها نمی توانند تصور کنند که یک هابسبورگ، از خانواده سلطنتی، عاشق انیمیشن است. “او هم مثل ما یک گیک است.”
او با خانواده در حال رشد خود به خانه ای روستایی در کنار رود دانوب در اتریش نقل مکان کرد تا علاقه خود را به فیلمنامه نویسی دنبال کند. او در آنجا قسمت هایی از یک سریال تلویزیونی درباره پلیس در رودخانه دانوب نوشت. با «سگ کریسمس»، یک کمدی رمانتیک گسترده، و دنباله آن، «دو سگ کریسمس» به موفقیت دست یافت. او یک «فیلم زامبی واقعاً خوب در اتریش» را انتخاب کرد و روی یک فیلم زندگینامهای درباره آخرین هفته زندگی جد ترور شدهاش، ملکه سیسی، که با امپراتور فرانتس جوزف اول ازدواج کرده بود، کار کرد.
او گفت که رمانهای او شامل «داستان مثلث عشقی در سراسر اروپا» با «عناصر کاتولیک» است.
او برای تامین مخارج زندگی، به عنوان سخنگوی یک اسقف محافظه کار در سنت پولتن در اتریش کار پیدا کرد و یک برنامه تلویزیونی درباره قلعه ها را میزبانی کرد.
بلافاصله پس از اینکه فرانسیس در سال 2013 پاپ شد، پدرش به او گفت که به مجارستان بیاید، جایی که دولت فکر می کرد او سفیر خوبی خواهد شد.
هفته گذشته آقای هابسبورگ که پسرخاله اکنون سفیر مجارستان در فرانسه است، در مراسمی در داخل حیاط گارد سوئیس به ده ها دیپلمات دیگر به مقر مقدس پیوست. او به شوخی گفت که چشمانش را پوشانده است یک نقاشی در مقر گارد سوئیس در نبردهای مورگارتن و سمپاخ در قرن چهاردهم، که به فرار خانواده او از سوئیس کمک کرد.
هنگامی که سخنرانی ها به پایان رسید و نگهبانان، با لباس های راه راه به سبک رنسانس، شروع به استشمام فوندو و شراب سوئیسی کردند، او مودبانه تعظیم کرد تا به خانه برود.
گفت: من خانواده دارم.