نبرد برای باخموت، در عکس

حتی برای کسانی که شاهد نبرد باخموت، طولانی‌ترین و احتمالاً مرگبارترین درگیری جنگ در اوکراین بودند، کلمات اغلب ناکام ماندند.

سربازانی که در شهر شلیک شده با گلوله می جنگیدند تا قتل عام را بیان کنند. آنها گفتند که بوی خندق های اطراف شهر و زوزه بی وقفه گلوله ها، نبرد وردون در سال 1916 را به یاد می آورد که 300 روز به طول انجامید و یکی از خونین ترین جنگ های جهانی اول بود.

زمانی که روس‌ها روز شنبه «پیروزی» را اعلام کردند، بمباران بی‌امان مغازه‌ها و خانه‌های سابق را به ویرانه‌های سوخته تبدیل کرده بود. در حالی که اوکراین تمرکز خود را به نبرد در حومه ها معطوف کرد، رئیس جمهور ولدیمیر زلنسکی اذعان کرد که شهر رفته است و گفت: “باخموت فقط در قلب ماست.”

این یک قوس ویرانی بود که توسط عکاسان نیویورک تایمز در سال گذشته ثبت شد.

از دست دادن باخموت به طور جدی با حمله موشکی روسیه در ماه مه 2022 آغاز شد. جبهه هنوز حدود 10 مایل دورتر بود و توپخانه در دوردست رعد و برق می زد. از قبل ماشین های کمی در خیابان ها وجود داشت به جز ماشین های نظامی. مغازه ها و بانک ها تخته شده بودند. فقط یکی دو کافه و سوپرمارکت باز بود.

تا ژوئن، دولت اوکراین از همه کسانی که در باخموت و سایر شهرها و شهرک‌ها در مسیر پیشروی روسیه باقی مانده بودند، می‌خواست به مهاجرت فزاینده غیرنظامیانی که برای امنیت فرار می‌کردند بپیوندند.

در سراسر منطقه دونباس شرقی – صورت فلکی از شهرهای صنعتی و شهرک های معدنی در استپ – روسیه بارها قبل از ادعای ویرانه ها، شهرها و شهرها را به ویرانه تبدیل کرده است.

در ماه ژوئیه، پس از هفته‌ها درگیری شدید، روسیه شهرهای دوقلوی Sievierodonetsk و Lysychansk را در حدود 35 مایلی شمال شرقی باخموت تصرف کرد و اوکراین را تقریباً به طور کامل از استان لوهانسک که بخشی از منطقه دونباس است بیرون راند.

تسخیر باخموت به عنوان گامی به سوی دو شهر مهم دیگر، اسلوویانسک و کراماتورسک، و بقیه دونتسک، استان دیگر در منطقه دونباس، تلقی می شد. مقامات دولتی گفتند که سرعت آتش توپخانه افزایش یافت و سربازان اوکراینی هر روز توسط صدها زخمی و کشته شدند. خانه ها می سوخت و شهر شبانه روز می لرزید.

پس از اینکه طرح روسیه برای سرنگونی سریع دولت اوکراین با شکست مواجه شد و ارتش این کشور در خارج از پایتخت، کیف، و سایر شهرهای شمال شرق کشور متحمل یک رشته تحقیرآمیز شکست شد، کرملین مجدداً سازماندهی کرد و تلاش های خود را برای تصرف منطقه دونباس مضاعف کرد.

در تابستان، روسیه هنوز قدرت شلیک بسیار بیشتری نسبت به اوکراین در اختیار داشت که سربازانش به طرز خطرناکی در آستانه تمام شدن مهمات بودند. در مقطعی، مقامات اوکراینی تخمین زدند که نیروهای روسی روزانه 50000 گلوله توپ شلیک می‌کنند و خاطرنشان کردند که نیروهای خودی تنها می‌توانند با حدود 5000 تا 6000 گلوله پاسخ دهند.

در 1 اوت، وزیر دفاع روسیه، سرگئی کی شویگو، اعلام کرد که نبرد برای باخموت آغاز شده است. نه برای آخرین بار، گمانه زنی ها به راه افتاد: آیا باخموت می تواند نگه دارد؟

شهر باخموت در سال 1924 توسط رهبری شوروی به آرتیوموفسک تغییر نام داد فئودور «آرتم» سرگئیف انقلابی بلشویک، دوست استالین. در سال 2016، ساکنان نام شوروی را کنار گذاشتند.

در زمان‌های آرام‌تر، باخموت به‌خاطر کارخانه شراب‌های گازدار و معادن نمک معروف بود. اما با افزایش تلاش روسیه برای تصرف شهر، مقامات اوکراینی گفتند که این قلعه آنهاست. با گذشت زمان، اهمیت نمادین آن افزایش یافت، حتی زمانی که تحلیلگران نظامی اهمیت نظامی آن را زیر سوال بردند.

در بیشتر ایام تابستان، جنگ از راه دور صورت می‌گرفت، زیرا دو طرف درگیر دوئل‌های توپخانه‌ای و حملات دوربرد بودند.

پل ها منفجر شدند و زمین با مین ها کاشته شد. سربازان اوکراینی مواضع خود را در شهر مستحکم کردند و نیروهای روسی مدام از اطراف دور می زدند.

با شدت گرفتن درگیری ها، مقامات در کیف به تلاش برای متقاعد کردن غیرنظامیان برای ترک ادامه دادند. اوکراین از ترس اینکه با نزدیک شدن به فصل زمستان گرما، گاز یا برق نباشد، دستور تخلیه اجباری را در ماه اوت صادر کرد.

این بدان معناست که هزاران نفر دیگر به 14 میلیون اوکراینی آواره شده از خانه‌های خود در سراسر کشور پیوستند و اغلب با قطارهای تخلیه پر از متراکم فرار می‌کردند – یک عمر در یک یا دو چمدان بسته می‌شدند که نمی‌دانستند آیا هرگز بازخواهند گشت یا نه.

در پاییز، یک ضد حمله خیره کننده اوکراینی، روس ها را از استان شمال شرقی خارکف خارج کرد. مدت کوتاهی بعد، اوکراین استان جنوبی خرسون در غرب رودخانه دنیپرو را تحت فشار قرار داد و شهر خرسون، مرکز استان را پس گرفت.

با وجود شکست‌ها، تنها جایی که روسیه با خشونت به آن حمله می‌کرد، باخموت بود.

این حمله توسط یک گروه مزدور موسوم به واگنر رهبری شد که توسط یک سرمایه دار روسی که یکی از معتمدین ولادیمیر وی. پوتین شد و از روابط خود با کرملین برای جمع آوری ثروت استفاده کرد، تأسیس شد. صفوف این گروه توسط جنایتکارانی که از مستعمرات کیفری روسیه استخدام شده بودند، تقویت شد. با وجود رهبری ضعیف اخلاقی و افتضاح، آنها به حمله ادامه دادند.

در حالی که خطوط گسترده تر جنگ به طور چشمگیری در پاییز تغییر کرد، نبرد برای باخموت همچنان با تلفات وحشتناک برای هر دو طرف تعریف می شد.

در ماه نوامبر، شهر هزارتوی آوار، سنگرها و دیوارهای انفجاری عجولانه بود. تحلیلگران نظامی همچنان به اهمیت استراتژیک آن و اینکه آیا ارزش هزینه ای که اوکراین برای دور نگه داشتن روس ها می پردازد، می ارزد. هنگامی که نیویورک تایمز در اواخر نوامبر از شهر بازدید کرد، بیمارستان مملو از ده‌ها سرباز بود که از انواع ضربه‌های روحی رنج می‌بردند. جراحات گلوله، جراحات ترکش، ضربه مغزی.

پاروس، یکی از پزشکان اوکراینی در بیمارستان، گفت: “آنها به صورت دسته ای آمدند – 10، 10، 5، 10.”

اما در حالی که سربازان برای جلوگیری از سقوط شهر می جنگیدند، عبارت جدیدی وارد فرهنگ لغت اوکراینی ها در سراسر کشور شد: باخموت نگه می دارد.

برای سربازان اوکراینی که مسئول نگهداشت باخموت بودند، محاصره شدن توسط قتل عام و مرگ نمی‌توانست کمکی بکند. و مبارزه بی امان بود.

یک پزشک اوکراینی که با علامت فراخوان Smile رفته بود، گفت: سربازان روسی بسیج شده “فقط یک تفنگ به دست می گیرند و درست مانند زمان شوروی راه می روند.” “او کشته می شود و نفر بعدی به همین ترتیب پیش می آید.”

با کاهش دما به زیر صفر، تعداد معدودی از ساکنان باقیمانده عمدتاً در پناهگاه‌های زیرزمینی زندگی می‌کردند. آنها برای تهیه مواد غذایی و پزشکی به داوطلبان متکی بودند و گهگاه به دنبال هیزم می رفتند.

دو طرف به بیرون کشیدن آن ادامه دادند. نیروهای روسی اعلام کردند که در اوایل دسامبر توانسته‌اند وارد حومه شرقی باخموت شوند. یک بار دیگر، تحلیلگران نظامی متحیر شدند که اوکراینی ها چقدر دیگر می توانند مقاومت کنند.

تا ماه فوریه، روسیه صدها هزار سرباز تازه بسیج شده را مستقر کرده بود – که به طور کلی جایگزین 200000 کشته و مجروح در جنگ شد. جنگنده‌های روسی که از پیروزی ناامید بودند، به مواضع اوکراین حمله کردند، اغلب با حمایت کمی.

یک سرباز اوکراینی در ماه فوریه به نیویورک تایمز گفت که آنها به سادگی نمی توانند سربازان روسی را با سرعت کافی بکشند. آن‌ها یک موج را پایین می‌کشیدند تا گروه دیگری که روی مزارع پر از مرده‌های خودشان پیش می‌رفتند، با آنها روبرو شد.

با وجود متحمل شدن خسارات حیرت‌انگیز، روس‌ها همچنان به حمله خود ادامه می‌دادند و به آرامی شهر را خفه می‌کردند زیرا خطوط تدارکاتی حیاتی را بسته بودند. در ماه مارس، جاده های اصلی داخل و خارج شهر زیر گلوله باران شدید قرار گرفت و هزاران سرباز اوکراینی در خطر قطع شدن بودند.

از آنجایی که سربازان اوکراینی یک جاده مهم را ایمن کردند و سپس شروع به بازپس گیری زمین به سمت شمال و جنوب شهر کردند، نیروهای روسی بمباران شهر و آخرین بلوک هایی را که مدافعان اوکراینی در آنجا مقاومت کردند، تشدید کردند.

تقریباً هر شب در دو هفته اول ماه می، گاهی اوقات دو بار در شب، ارتش روسیه به صورت مهمات آتش زا بر مواضع اوکراین آتش می بارید. با شعله ور شدن آتش، توپخانه و تانک های روسیه منفجر شدند و تک تیراندازها در ساختمان های آسیب دیده پنهان شدند تا نیروهای اوکراینی را از آوردن نیروهای کمکی یا انتقال نیرو به بیرون باز دارند.

شعله های آتش باخموت تا کیلومترها آسمان شب را روشن کرد و دود در ساعات اولیه بر ویرانه ها آویزان بود، چنان غلیظ که شبیه مه بود.

تا روز شنبه، یک سال پس از آن که روس ها برای اولین بار شروع به گلوله باران منظم شهر کردند، موفق شدند آن را با خاک یکسان کنند.

باخموت دیگر شهر نبود، قبرستان بود.

باخموت شاید شهری بعید بود که بتوان در آن موضع گرفت – برای هر دو طرف. اما با گذشت زمان، اهمیت فوق‌العاده‌ای پیدا کرد: نمادی از سرپیچی اوکراینی و عزم رهبران روسیه برای رسیدن به یک پیروزی کوچک در گوشه‌ای کمتر شناخته شده در شرق اوکراین. این مکان برای مدت طولانی به عنوان مکانی برای رنج های غیرقابل درک خواهد ماند.

گزارش توسط کارلوتا گال، توماس گیبونز-نف، گائله گیربس، اندرو ای کرامر، اولینا ریابنکو، مایکل شویرتز، ماریا وارنیکووا، اسلاوا یاتسنکو، دیمیتری یاتسنکو و ناتالیا یرماک.