درسهای “خیابان کنجد” آموخته شده: وسواس ماپتها به من کمک کرد تا همه گیری را برای کودک پیش دبستانی ام توضیح دهم

حتی خانمی به نام ماریا بود که درست مثل خانواده من پورتوریکو بود. ماریا (با بازیگر خانم سونیا مانزانو) به نظر می رسید و شبیه یکی از خاله های من بود. من می خواستم دختری گل باشم که با لوئیس در “خیابان کنجد” ازدواج کرد.

و سپس فیلم هایی همراه بودند که به وسواس مادام العمر من در مورد ماپت های جیم هنسون مهر و موم کردند.

دیدن “The Muppets Take Manhattan” در 7 سالگی زندگی من را تغییر داد. درست مثل شخصیت ها ، من در کالج تئاتر تحصیل کردم ، برای تحقق بخشیدن به رویاهایم به سیب بزرگ نقل مکان کردم و حتی استندآپ کمدی را شروع کردم ، درست مثل قهرمانم ، فوزی بیر.

دوستی. استقامت. امید. ماپت ها به من کمک کردند تا زمانهای ناب را پشت سر بگذارم و هنگام پیروزی کوچک ، با من آواز بخوانم. من نمی دانستم که این شخصیت های شگفت انگیز مرا در تربیت فرزند خودم در اوقات سختی که طی چند ماه گذشته با آن روبرو بوده ایم آماده می کنند.

شیرجه رفتن عمیق به ماپت ها

در 30 سالگی عشقم به همه چیزهای مربوط به ماپت مربوط به دانشگاه بود. در دوره تحصیلات تکمیلی ، من یادگیری غیر رسمی را که برای کودکان خردسال هنگام قرار گرفتن در معرض فیلم های ماپت و سایر رسانه های کاملاً سرگرم کننده ایجاد می شود ، مطالعه کردم.

من دریافتم که بچه های 3 ساله قادر به شناسایی و طبقه بندی شخصیت ها ، رفتارها و موقعیت های مثبت و منفی هستند.

بچه های جوان در حالی که با این فیلم ها و برنامه های تلویزیونی سرگرم می شوند ، زبان را یاد می گیرند ، مخصوصاً هنگام تماشای با پدر یا مادر یا دیگر بزرگسالان نزدیک. بچه ها بلافاصله کلمات جدید را برداشتند ، وقتی در متن قرار گرفتند ، و با پرسیدن کلمات و ایده های پیچیده تری از بزرگسالان که تماشا می کردند “این به چه معناست؟”

بهترین لحظات از تالار شهر سی ان ان و خیابان کنجد ویروس کرونا برای کودکان و والدین

در زیر سطح برنامه نویسی مبتنی بر برنامه درسی “خیابان کنجد” چیزهای بیشتری وجود دارد. البته دوستانم در “خیابان” به من ABC و 123 را یاد دادند. اما من همچنین در مورد کمک به دیگران ، اجتماع و اینکه با تمام احساسات بزرگی که بدن کوچک من را گرفته است ، می توانم کمک کنم. این درس ها در طول زندگی با من همراه بود و روابط من با دیگران را شکل می داد.

من 18 ساله بودم که مادربزرگم ، که قلب خانواده من بود ، درگذشت. به یاد دارم پسر عموی کوچکترم که حدود 7 سال داشت ، برای درک و کنار آمدن با او تلاش می کرد. بزرگسالان خوش فکر ، در غم و اندوه خود گم شده بودند ، از زبان گلی استفاده می کردند – “او در آرامش استراحت می کند” ، “او منتقل شده است” ، “او رفته است”.

وقتی اشک از چهره اش جاری شد ، پسر عموی من او را صدا کرد و خواست دوباره او را ببیند. سعی کردم به او کمک کنم تا دوام اوضاع را درک کند. در آن زمان حتی به ذهنم خطور نکرد که من از همان زبانی که بزرگسالان در “خیابان کنجد” برای کمک به Big Bird و کودک 6 ساله برای درک مرگ آقای هوپر استفاده کرده بودند ، استفاده می کردم.

کمک به پدر و مادر من در یک بیماری همه گیر

نمی دانستم وقتی پدر و مادر می شوم این درس های مهربانی ، صداقت و هوش هیجانی چقدر ارزشمند می شود.

نویسنده ، در حالی که پسرش 17 ماهه بود در اینجا نشان داده شد ، دروس را آموخت "خیابان کنجد" با او تا بزرگسالی

در ماه مارس ، یک هفته پس از سومین جشن تولد پسرم ، او را از پیش دبستانی تحویل گرفتم. در فروشگاه مواد غذایی محلی – جایی که همه او را به نام می شناسند – متوقف شدیم و به خانه رفتیم.

ما نمی فهمیدیم که این آخرین باری است که kiddo من شش ماه کسی را در کنار پدر و مادرش می بیند – و می شمارد. مانند بسیاری از خانواده های آمریکایی ، وقتی ما برای اولین بار اقدامات ایمنی در خانه را شروع کردیم ، واقعاً فکر می کردیم که این کار فقط برای چند هفته ادامه خواهد داشت. یک ماه ، برترین ها.

کودکان پیش دبستانی و همه گیری: روش های عملی برای یادگیری آنها

پسرم همدلی بسیار کمی است. یک بار به او گفتم که کلاس شنای او لغو شده است زیرا مربی اش بیمار است. پسرم به جای ناراحتی از اینکه مجبور شد درس شنای خود را از دست بدهد ، با نگرانی از بیماری مرموز معلمش گریه کرد. “اوه نه! آقای دی چه مشکلی دارد؟ حال او خوب خواهد شد؟”

به همین دلیل ، من و شوهرم وقتی با یک همه گیری جهانی روبرو شدیم تصمیم گرفتیم بلافاصله زنگ های زنگ را به صدا در نیاوریم. به پسرمون گفتیم که فقط وقت آن رسیده که همه مثل یک تعطیلات کوچک در خانه بمانند و مدتی را با خانواده خود بگذرانند. به نظر می رسید که او را راضی می کند.

همانطور که از اوضاع موجود مضطرب شدم ، به “The Muppets Take Manhattan” برگشتم و دکتر دندان ها و متن اشعار “شما نمی توانید برای جواب منفی نگیرید” را کانال کردم.

“وقتی سکه ها سخت می شوند ، چه کاری انجام می دهد

و جهان با شما بی مهری رفتار می کند؟

شما باید از نگاه خوش بینانه خود آویزان شوید

و حالت مثبت ذهنی خود را حفظ کنید “

خانواده ما قدم می زدند ، داستان می خواندند و آشفتگی های زیبایی می کردند ، اما این کار آسان نبود. هرچه زمان بیشتری می گذشت ، سخت گیری در سرگرم کردن یک کودک نوپا و همگام شدن با تعهدات کاری ما دشوارتر می شد.

میکروبهای بزرگی وجود دارد

همانطور که مشخص شد ما مدتها در این کار هستیم ، اوضاع در خانه ما کمی شلتر می شود. قوانین و ساختار برای ایمنی و راحتی صندلی عقب بود. و پسرم شروع به پرسیدن س moreالات بیشتر کرد.

وقت آن رسیده است که زبان مورد استفاده خود را تغییر دهیم.

آموزش خانه در مورد زندگی به بچه های ما

وقتی پسرم را به طور ناگهانی آموزش دادیم ، در مورد شستن دست و میکروب ها بسیار صحبت کردیم. بنابراین می دانستم که مکان آشنایی برای شروع مکالمه دارم. ما درمورد زمان آبریزش بینی در مدرسه به دلیل اینکه دوستش آبریزش بینی داشت ، اینکه چگونه تب داشت و اینکه ما چگونه باید به دکتر برویم صحبت کردیم.

من به او گفتم که میکروبهای بزرگی وجود دارد و اگر با دوستان زیادی دور هم جمع شویم ، ممکن است حال ما خوب نباشد. من صادق بودم بدون اینکه او را با جاذبه کوید -19 ترساندم. او آن را جدی گرفت و سپس گفت: “خوب. شما می خواهید با Play-Doh من چند حیوان بسازید؟”

مطمئناً ، شاید این واقعیت را کنار بگذارم که بعضی از دوستانش ، در واقع ، به مدرسه برگشته اند. من از همه چیزهایی که از دست می دهد دلم می شکند. هر خانواده انتخاب دشواری دارد – و هیچ پاسخ صحیحی وجود ندارد.

من متخصص والدین نیستم. من فقط یک مادر شاغل هستم که بهترین کار ممکن را برای نگه داشتن “جارو کردن ابرها” برای پسرم انجام می دهم. گاهی اوقات ، او سوالی دارد که من نمی توانم پاسخ دهم. به جای اینکه چیزی درست کنیم – حتی کودکان نوپا نیز یک مایل دورتر بوی بالونی می دهند – من می گویم “نمی دانم. بیایید سعی کنیم با هم آن را رقم بزنیم.” این کاری است که کرمیت انجام می دهد.

‘دقیق تر ، قوی تر ، مهربان تر’

این مانترا است که از سال 2016 در پایان هر قسمت از “خیابان کنجد” خوانده می شود ، و این چیزی است که سعی می کنم هر روز قلب آن را بپذیرم. نه فقط به عنوان والدین بلکه به عنوان فردی که در سال 2020 در این کره خاکی زندگی می کند.

شب گذشته ، بچه من خوشحال ، سالم و ایمن به رختخواب رفت. به نقل از آهنگ مورد علاقه او از کوکی هیولا ، این “به اندازه کافی برای من خوب است”.

علی آلدرفر ، دستیار تهیه کننده برنامه های جهانی CNN ، دارای مدرک کارشناسی ارشد آموزش و پرورش از دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه هاروارد است ، جایی که وی یادگیری غیررسمی را از طریق رسانه تحصیل کرد.